تابو, دخترک معصوم, الیزا جین سکس در زندان
غریبه برگزار شد توسط نیروهای ناشناخته و مشترک برای آزادی صحنه باز می شود بر روی یک جوان 19 ساله دختر بچه, نورا, دروغ گفتن بر روی زمین از یک سلول خالی. او با پوشیدن 'آخر هفته' لباس: بالای مخزن و دامن. از دیدگاه ما با شنیدن صدای یک مرد گفتن او را از خواب بیدار. به عنوان او می آید به حواس او را به او باز می شود چشم او و از طریق او دید می بیند یک مرد, آلن, به وضوح بزرگتر از او اواسط 30s, لباس های خسته کننده لباس کسب و کار (معلم ریاضی). در عين حال شما خوب است؟' او می پرسد. او فریاد می زند و تلاش می کند به دور از او. این مرد نیز وحشت زده می شود و حرکت می کند در گوشه ای خود را. "من نمی خواهم به شما صدمه دیده است من در اینجا مثل شما!' دختر اجازه می دهد تا یک بریده بریده نفس کشیدن و به نظر می رسد در اطراف سلول های عصبی قدم زدن. 'آن را بدون استفاده از' می گوید: آلن عصبی. "من سعی کردم.' 'که در آن هستیم ؟' می پرسد: نورا. "من نمی دانم! من فکر می کنم ما ممکن است... گرفته!' در حالی که جیغ و لگد و نورا متوجه یک دوربین امنیتی در گوشه ای از سلول نزدیک به سقف. او فریاد می زند در آن " اجازه بدهید به ما!' آلن هنوز هم در شوک خود را در گوشه ای از سلول می گوید: "من اینجا بوده ام تقریبا یک روز کامل آنها نیست و چیزی گفت. من فکر می کنم آنها به ارمغان آورد به شما در زمانی که من به خواب رفته بود.' نورا نشسته پایین سر او را در دست او. آيا آنها می خواهند از ما؟' آلن در پاسخ گفت من نمی دانم... همه من می دانم این است که ما در حال تماشا .... و... وجود دارد...که!' او با اشاره به '4th wall.' از دیوار نورا می شود و به آرامی پیاده روی به سمت دوربین. یک شات معکوس نشان می دهد یک ساعت دیجیتال خواندن '23:55:04' و شمارش پایین. برش به عنوان زمینهسازی